جدول جو
جدول جو

معنی عادت پذیری - جستجوی لغت در جدول جو

عادت پذیری
عمل و کیفیت عادت پذیر
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
فرهنگ لغت هوشیار
عادت پذیری
التّعوّد
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به عربی
عادت پذیری
Habituation
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
عادت پذیری
habituation
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به فرانسوی
عادت پذیری
przyzwyczajenie
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به لهستانی
عادت پذیری
utaratibu
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به سواحیلی
عادت پذیری
привыкание
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به روسی
عادت پذیری
Gewöhnung
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به آلمانی
عادت پذیری
звикання
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به اوکراینی
عادت پذیری
عادت بننا
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به اردو
عادت پذیری
অভ্যস্ততা
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به بنگالی
عادت پذیری
การปรับตัว
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به تایلندی
عادت پذیری
慣れ
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به ژاپنی
عادت پذیری
alışkanlık kazanma
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
عادت پذیری
habitução
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به پرتغالی
عادت پذیری
习惯化
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به چینی
عادت پذیری
הסתגלות
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به عبری
عادت پذیری
kebiasaan
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
عادت پذیری
अभ्यस्तता
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به هندی
عادت پذیری
gewenning
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به هلندی
عادت پذیری
abituazione
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
عادت پذیری
habituación
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
عادت پذیری
습관화
تصویری از عادت پذیری
تصویر عادت پذیری
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عادت پذیر
تصویر عادت پذیر
عادت پذیرنده، خوی پذیرنده، آنکه رفتار دیگران بر او تاثیر می گذارد، برای مثال کجا چون طبع مردم خوی گیر است / ز هرکس آدمی عادت پذیر است (عطار۱ - ۲۰۸)
فرهنگ فارسی عمید
(پَ رَ)
خوی پذیرنده. آنکه از کسی یا چیزی عادت پذیرد. آنکه خوی دیگری را قبول کند:
کجا چون طبع مردم خوی گیر است
ز هر کس آدمی عادت پذیر است.
عطار
لغت نامه دهخدا
خو پذیر با بدان کم نشین که بد مانی خو پذیر است نفس انسانی (سنائی حدیقه) آن که از کسی یا چیزی عادت پذیرد کسی که خوی دیگری را قبول کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبرت پذیری
تصویر عبرت پذیری
عبرت گیری
فرهنگ لغت هوشیار